طاقت بیار رفیق :)
شرح زندگی
اگه از خدا نمیترسیدم تا الان خودمو خلاص کرده بودم... از دست همه خسته ام.از دست خانوادم... مامانم که همیشه سرم غر میزنه. دختر باید اینجوری باشه دختر باید اونجوری باشه... منو به حال خودم نمیزاره. بابام که همیشه منو بچه حساب میکنه و احتراممو نمیزاره. انگار نه انگار 18 سالمه. داداشم که دیگه واسم اعصاب نذاشته... خسته شدم. تو هیچی شانس نیاوردم. انگار زندگم طلسم شده. به هر چی میخوامو براش نقشه کشیدم نمیرسم.... هر چی از خدا خاستم بم نداد... گریه کردم. التماس کردم...خدا هم دوسم نداره. کاش خودکشی گناه نبود...کااااااااش
نظرات شما عزیزان:
منم این روزا رو گذروندم و میگذرونم...
چییییییییییییییی خوددکشیییییییییییییییییییی؟؟؟
اصلا حرفشو نزن.
پاسخ::( باشد
Power By:
LoxBlog.Com |